انگیزه برای مطالعه

الان که دارین این پست رو میخونین احتمالا مسیر کنکور رو شروع کردین و به یه جایی رسیدین که احساس میکنین دیگه نمیشه، سخته و همه این کارها بیهودس.
شاید هم از اینکه اون شوق و ذوق اولیه رو حس نمیکنین احساس ناامیدی میکنین. ممکنه علت اینکه درس نمیخونین یا به اندازه کافی نمیخونین رو بیارادگی و بیانگیزه بودن خودتون بدونین و خودتون رو یه آدم سستعنصر و ضعیف بدونین که حتی از پس درس خوندن هم برنیومده!
ممکنه هم هیچ کدوم از اینها نباشه و فقط کنجکاو شدین که کمی راجع به انگیزه بدونین. چرا که رویکردی برای بحث کردن دربارهی انگیزه داریم کمی متفاوته و به جای صحبتهای انگیزشی میخوایم کمی راجع به نحوه ایجاد انگیزه، عناصر مهم دخیل در اون، بررسی اینکه آیا یک ویژگی ذاتیه یا نه و … صحبت کنیم. دونستن این موارد به شما دید گستردهتری نسبت به بحث انگیزه و آیندتون میده و باورهای غلط شمارو تصحیح میکنه.
🔶بحث اول: توان ما در پیشبینی عمق احساسات ضعیف است.
احتمالا شما هم به بعد کنکور زیاد فکر کردین. که اگه قبول بشین خیلی خوشحال میشین، یا اگه قبول نشدین دیگه دنیا به تهش میرسه و خیلی داغون میشین. یا اگه مثال کنکوری نزنیم، تا حالا شده که تو فکر خرید یه چیزی باشین و قبلش فکر کنین که اگه اونو بخرین خیلی ذوق میکنین و دیگه چیزی از دنیا نمیخوای. اما میبینیم که در عمل این شکلی نیست و بعد یه مدت برامون عادی میشه.
حقیقتی که در مورد انسان هست اینه که ما شاید بتونیم پیشبینی کنیم که اگه یه اتفاق بیفته، خوشحال میشیم یا narahat اما نمیتونیم به صورت صحیح پیشبینی کنیم که چقدر این احساس رو قراره حس کنیم. این میتونه هم خبر خوبی باشه و هم خبر بد. خبر بد از این جهت که اگه فکر میکنین با یه اتفاقی، با اومدن کسی یا با انجام کاری قراره خوشحالترین بشین، همچین چیزی رخ نمیده!
اما خبر خوب اینه که بالعکسش هم هست. یعنی اگه فکر میکنین که با یه اتفاق، با رفتن کسی یا … قراره داغون بشید و نابود بشید و زندگی براتون معنایی نداره، بدونین که همچین خبرایی نیست! پس این فکت میتونه به شما کمک بکنه و بدونین وقتی تو خود موقعیت قرار بگیرین، اونقدر که فکر میکنین همه چیز بد پیش نمیره.
🔶بحث دوم: بخش عمده پدیده انگیزه ناشناخته است.
تئوریهای زیادی در باب انگیزش در طول زمان ارائه شده. یکی از اولین تئوریها، ربط دادن انگیزه به غریزه بود. به این معنی که انگیزه انسانها برای انجام کاری برمیگرده به غریزهای که دارن. این سبک از تفکر بیشتر در پی داروینیسم مد شد و در پی اون ۶۰۰۰ غریزه در اومد!
بعد از این دوره، وارد دوره فروید و یونگ میشیم که ناخودآگاه رو معرفی کردن و معتقد بودن انگیزه رفتارها به خاطر فشارهای درونی و عقدههای هیجانیه. اتفاقا از این تئوری در اون زمان برای فروش خیلی از کالاها استفاده کردن. در موازات این جریان، جریان رفتارگرایی هم شکل گرفت که مخالف وجود ناخودآگاه بود و معتقد بود که رفتار صرفا یه رفتاره و با پاداش و تنبیه یا به عبارتی شرطیسازیهای متعدد میشه هر نوع رفتاری رو پرورش یا سرکوب کرد. این نظریه شاید به طور کامل درست نباشه اما دو یافته مهم و ارزشمند رو به ما نشون داد که در بحث سوم و چهارم توضیح خواهیم داد.
بنابراین، تئوریهای متعددی برای پدیده انگیزش در انسان برای انجام یه رفتار یا انجام ندادن اون وجود داره و دانش انسان هنوز نتونسته مشخص کنه که کدوم یکی از این موارده اما میتونیم بگیم ممکنه هر کدوم از اینها در قسمتی از انگیزه نقش داشته باشن.
🔶بحث سوم: افزایش پاداش لزوما باعث افزایش رفتار نمیشه.
همونطور که در بحث دوم اشاره کردیم، در جریان رفتارگرایی، رفتار انسان با پاداش و تنبیه کنترل میشد اما چیزی که متوجه شدن اینه که افزایش پاداش تا یه مقداری، باعث تشویق در انجام یه رفتار میشه و بیشتر از اون تاثیر خاصی نخواهد داشت. همچنین فهمیدن که اثر پاداش بیشتر از اثر تنبیهه.
نتیجهای که میتونیم بگیریم اینه که پاداش برای کار خوبتون بهتر نتیجه داره تا تنبیه برای انجام ندادن یا انجام یه کار بد. همچنین تا یه حدی پاداش موثره و مثلا، خرید خوراکیهای خیلی زیاد برای پاداش به صورت روزانه ممکنه از یه جایی به بعد شمارو تشویق نکنه. پس این یه پدیده طبیعیه و اگه از یه جا به بعد به پاداش جواب ندین نگران نباشین.
🔶بحث چهارم: درماندگی آموختهشده
یکی از آزمایشات ارزشمند جریان رفتارگرایی، باعث تبیین مسئلهای شد به اسم درماندگی آموختهشده. این آزمایش به این شکل بود که در حالت اول، دو محفظه برای حیوان در نظر گرفتن که در این محفظه ۵۰ بار شوک وارد میکردن! در یکی از محفظهها، اون حیوون طفلکی، کامل ۵۰ شوک رو میگرفت ولی در اون یکی، اگه دکمهای رو فشار میداد شوک برای لحظاتی قطع میشد.
در حالت دوم، دوباره همون دو محفظه و همون شوکها قرار داشت ولی دریچهای برای فرار حیوان قرار داده بودن. طبیعتا انتظار داریم که حیوان از دریچه فرار بکنه تا شوک نگیره. اما نتایج، دانشمندها رو متعجب کرد.
در حالتی که حیوانها در حالت اول میتونستن با فشردن دکمه شوک رو قطع کنن، اکثرشون در حالت دوم از دریچه فرار کردن که مورد انتظار بود. اما اتفاق عجیب درباره حیواناتی بود که در حالت اول کامل شوک رو دریافت میکردن. فقط یکسوم حیوانها فرار کردن و دوسومشون موندن با اینکه میتونستن فرار کنن.
به این پدیده، درماندگی آموختهشده میگن. به صورت تکمیلتر به این معنیه که اگه شما تو سن رشد (مثل سن الانتون) در معرض سختی و استرس روحی قرار بگیرید که از پسش برنیومده باشین، این در آینده شما تاثیر میذاره و جزء اون دسته همیشه بدبین و غرغرو میشین که دائم میپرسن: خب این کار رو انجام بدیم که چی، اصن به چه دردی میخوره و … . این نتایج تو زمان تسلیم شدن شما تاثیر میذاره.
همچنین بالعکسش هم هست. یعنی وقتی در یه سختی قرار گرفته باشین که از پسش بر اومده باشین، کمتر و دیرتر تسلیم میشین و در آینده، میتونین به این تجربه ارجاع بدین و به خودتون انگیزه بدین که میتونین باز هم کار سخت رو به انجام برسونین و از پسش بر بیاین. همچنین، اگه تا به حال با سختی مواجه نشدین باید این خبر بد رو بدم که شما یه perfect fragile هستین یا به عبارتی، یه شکننده کامل! به این معنی که در بزرگسالی اگه به مشکلی بربخورین احتمال فروپاشی کامل شما هست.
🔶پس به طور خلاصه:
- ۱- انسان در سن رشد نیاز داره تا در مقادیر متوسطی از سختی و استرس قرار بگیره و اون رو پشت سر بگذرونه.
- ۲- از پس سختیها بر اومدن مثل سختی کنکور میتونه برای شما یه سرمایه بیولوژیک باشه و صرفا یه انتخاب شغل و رشته نیست. در این پست، کمی ریشهایتر بررسی کردیم و در ادامه قراره باورهای دیگه رو هم بررسی کنیم و به راهکارهای عملی بپردازیم.
🔶بحث پنجم: انسان و محیط
به نظر شما ویژگیهایی مثل بااراده بودن، باانگیزه بودن، قوی بودن و حتی باهوش بودن ویژگیهای ثابتی هستن؟ آیا یه انسان در هر شرایطی باارادهاس؟ آیا اگه کسی با خلاقیتش شناخته میشه در هر شرایطی خلاقه؟
انسان موجود بسیار پیچیدهایه که میتونه پر از تناقض باشه. آزمایشهایی که در باب اثر محیط بر انسان شده، این موضوع رو کمی برای ما روشن کرده: تفاوتهای درونی انسان بیشتر از تفاوت انسانها باهم دیگهست! درست شنیدین. این جمله یعنی شما در طول زندگیتون، در موقعیتهای مختلف و در سنین مختلف و با آدمهای مختلف آدم متفاوتی هستین و این تفاوت از تفاوت شما با یه آدم دیگه هم بیشتره!
بنابراین تلقی کردن خودتون با یه صفت برای همیشه اشتباهه و ممکنه در یه موقعیتی تنبل به نظر برسین اما ممکنه در یه جای دیگه شما سختکوشترین آدم باشین. دونستن این نکته به شما کمک میکنه که صفات رو تعمیم ندین و خودتون رو در قید و بند صفات مشخصی محدود نکنین. نکته بعدی در بحث اثر محیط، انتظارات و تعاریف موجود در جامعهاس. انسانها وقتی در قالبی قرار داده میشن همونطور رفتار میکنن. یه مثال کنکوری، درباره ضعیف بودن بچههای تجربی در درس ریاضیه. این یه ویژگی نانوشتهاس که انتظار میره بچههای تجربی در درس ریاضی ضعیفتر عمل کنن و وقتی کسی که در این رشتهاس در این قالب قرار میگیره واقعا هم در درس ریاضی ضعیفتر عمل میکنه.
مثال دیگه در موقعیتهای اجتماعی و شغله. شما وقتی با یه پزشک و مهندس برخورد میکنین ممکنه انتظار داشته باشین که اون شخص یه شخص باهوش و فرهیختهای باشه. ممکنه هم اون شخص واقعا این شکلی باشه اما بدونین بخشی از این ویژگی و رفتار به این برمیگرده که اون شخص در اون قالب قرار گرفته و داره طبق اون رفتار میکنه. بنابراین قالبی که شما توش قرار میگیرین چه توسط دوستان چه خانواده و چه جامعه میتونه بسیاری از رفتارهای شمارو توضیح بده. آگاهی به این مسئله کمک میکنه که از قالبهای منفی بیاین بیرون و همچنین از قالبهای مثبت استفاده کنین!
🔶بحث ششم: انگیزه یه صفت نیست بلکه یه پروسه مستمره.
همونطور که در بحثهای قبلی اشاره کردیم مکانیسم فرایند انگیزش به صورت کامل مشخص نیست اما چیزی که میدونیم اینه که شخص باانگیزه وجود نداره. انگیزه یه صفت درونی و یهویی نیست بلکه طی یه فرایند و پروسه به وجود میاد و به صورت مستمر هم این اتفاق میافته. بنابراین این باور اشتباهه که برای شروع کاری، باید انگیزه داشته باشیم چون این برخلاف تعریف یه پروسهاس.
باور صحیح اینه که انگیزه، یه فرایند پیچیدهایه که با مکانیسمهای مختلف به وجود میاد، تقویت میشه یا ممکنه تضعیف بشه. ممکنه برای شما هم پیش اومده باشه که در شروع کار احساس بیانگیزگی و بیحوصلگی میکنین اما وقتی کار رو شروع کردین، در کمال تعجب هم انرژیشو داشتین و هم انگیزه بیشتری گرفتین. بنابراین به این باور داشته باشین که اگه یه چیزیو شروع کنین که احساس بیعلاقگی و بیانگیزگی میکنین ممکنه در پروسه انجامش این احساس عوض بشه و همین هم نشون میده که چقدر انسان منعطفه و باورهای غلط ما چقدر میتونن جلوی پیشرفت مارو بگیرن.
🔶بحث هفتم: احساس خودکارامدی یکی از مهمترین اجزا پروسه انگیزه است.
بعد از شش بحثی که کردیم احتمالا متوجه شدین که باورهای ما، رفتار ما و تعریف ما از خودمون میتونه چقدر اثرگذار بر ایجاد انگیزه در ما باشه. همچنین متوجه شدیم که انگیزه یه فراینده و نه یه صفت.
اما چه چیزی میتونه به این فرایند دامن بزنه؟
یکی از مهمترین اجزا، احساس خودکارامدی، مفید بودن و احساس توانمندیه. احساس شکست و فکر کردن به نقاط ضعف میتونه باعث تضعیف روحیه بشه و احساس ضعیف بودن رو تقویت کنه. پس احتمالا فکر کردن به موفقیتها و نقاط قوت میتونه احساس خوب و مفید بودن رو در ما پرورش بده.
خیلی از ما درگیر این مسئله هستیم که به اندازه کافی تلاش نکردیم، مفید نبودیم و فرصتهای از دست رفته زیادی داشتیم و این باور رو داریم که اگه خودمون رو سرزنش و ملامت کنیم، واکنش درستی نشون دادیم و باعث میشه که اون کار رو تکرار نکنیم. این پاسخ میتونه در بعضی مواقع کمک کنه و مثل یه تنبیه اثر کنه اما لزوما موثرترین پاسخ نیست و همونطور که گفته شد اثر پاداش چندین برابر بیشتر از اثر تنبیهه.
همچنین احساس خودسرزنشگری این توهم رو به وجود میاره که شما برای رفع مشکل کاری کردین. اما در واقعیت فقط از عذاب وجدانتون کم کردین. بنابراین باید به موقعیتهایی که باعث تشویق حس خودکارامدیتون میشه بها بدین و از افکاری که اثر منفی روی این حس دارن دوری کنین، چرا که اعتماد به خود و تواناییها باعث تقویت انگیزه در شما میشه.
🔶در ادامه به بررسی راهکار بحثها میپردازیم
🔸بخش دوم: راهکارهای عملی
در بخش اول راجع به باورها و مکانیسمهای انگیزش صحبت کردیم. بخش اعظم انگیزه به همین باورها و اصلاح اونها برمیگرده که به تفصیل به اون پرداخته شده. در این بخش به چندین راهکار برای غلبه بر بیانگیزگی میپردازیم:
🔸تنظیم خواب، تغذیه و ورزش
انگیزه داشتن و روحیه قوی، نیازمند ایجاد شرایط مناسب برای بدن و مغزه. بنابراین خواب مناسب، تغذیه مقوی و ورزش میتونه این بخش رو برای شما تامین کنه.
🔸خرد کردن کارها
اگه کاری هست که میخواین انجام بدین و نمیتونین دو حالت داره:
۱. شما باید برای انجام اون کار، همونقدر قوی و توانمند بشین.
۲. شما باید اون کار رو به قدمهای کوچک و خرد تبدیل کنین تا بتونین انجامش بدین. راهحل اول قطعا جواب نداده که شما نتونستین اون کار رو انجام بدین. پس تنها راهحل شما اینه که اون کار رو خرد کنین و حجیم بودن و سخت بودن کار کم کنین.
۳. اگه تو خوندن درسی مشکل دارین، یه هدف دیگه از انجامش برای خودتون تعریف کنین. مثلا اگه نمیتونین این مبحث رو بخونین، هدف از خوندنش رو عوض کنین و بگین من میخوام این درس رو بخونم چون میخوام خودمو به چالش بکشم و یه موفقیت برای خودم درست کنم و ارادمو قویتر کنم. یا میخوام این درس رو بخونم تا به عنوان جایزهاش پیتزا بخورم!
🔸عوض کردن محیط
راجع به اثر محیط صحبت کردیم و دیدیم که چقدر اثر داشت. تغییر محیط درس خوندن، تغییر دکوراسیون یا رفتن به کتابخونه میتونه تاثیر بهسزایی در انگیزه شما داشته باشه.
🔸مقایسه خود با خود و نه با دیگران
مقایسهای کمککنندهاس که با خودتون باشه و بتونین بررسیش کنین. مقایسه خودتون با بقیه میتونه باعث نابودی انگیزه بشه و اثر عکس داشته باشه.
🔸تمرین نظم
منظم بودن باعث تقویت حس کارامدی میشه. بنابراین مرتب کردن تخت بعد از بیداری، تقویت عادتهای خوب، روتین پوستی و نظافت و … میتونه باعث تقویت انگیزه بشه.
🔸تبدیل درس خوندن به عادت
عادتها کارهایی هستن که به صورت اتوماتیک و بدون صرف انرژی زیاد انجامشون میدیم. همچنین پروسهایه که اگه شروع بشه به صورت خودکار ادامه پیدا میکنه و قطع کردنش سخته. بنابراین اگه درس خوندن برای شما عادت بشه انرژی زیادی از شما نمیگیره. پس هر وقت خواستین که امروز رو درس نخونین به این فکر کنین که دارین تو پروسه تشکیل عادت اختلال ایجاد میکنین و باید دوباره انرژی مضاعف بذارین.
🔸پاداش
برای خودتون پاداشهای کوچیک در نظر بگیرین. این پاداش میتونه یه خودکار قشنگ، یه دفتر باحال، یه خوراکی خوشمزه یا یه تفریح کوچولو باشه.
🔸اگه بیانگیزه هستین، پروسه رو برای خودتون راحت کنین.
بسیاری از ما با کمالگرایی آشنا هستیم. اما کمالگرایی انواع داره و یکی از این انواع، کمالگرایی شروعه. به این معنی که وقتی میخوایم یه کاری رو شروع بکنیم، احساس میکنیم همه چیز باید پرفکت باشه. مثلا میز باید مرتب باشه یا ساعت باید رند باشه یا حتما باید این درس خونده شه. با این احساس مقابله کنین و در هر شرایطی که هستین شروع کنین چون در ادامه بدون صرف انرژی زیاد، خودتون برای بهبود شرایط وارد عمل میشین.
یادتون باشه که انجام دادن ناقص یه کار ممکنه بهتر از هرگز انجام ندادن اون کار باشه.
📌 دریافت اطلاعات بیشتر
پست های مرتبط

با ترس از شکست چه کنیم؟
تا حالا براتون پیش اومده قبل از شروع کاری به دلیل ترس از موفق نشدن، از انجامش منصرف بشین و یا اینکه...

چراغ خاموش پر گاز
روزهای آخر هرکسی یه چیزی میگفت بهم. از دوست و آشنا تا معلم و مدیر هر کی یه مشاور متخصص شده بو...

برنامه ریزی کنکور تجربی ۱۴۰۵ + نمونه برنامه
📚 برنامه ریزی روزانه برای کنکور: کلید موفقیت تحصیلی و افزایش بهرهوریدر دنیای پررقابت کنکور، برن...

چرا انگیزه برای دانشآموزا مهمه؟
چرا انگیزه برای دانشآموزا مهمه؟ دانشآموزا و داوطلبای کنکور هر روز با چالش...

تمرکز – پارت دوم عوامل مختلکننده تمرکز
در ادامه پست قبلی، قراره دسته دوم عوامل مختلکننده تمرکز رو بررسی کنیم. قبل از ورود به بخش جدید،...
دیدگاهتان را بنویسید